خاکریز
خاکریز

خاکریز

چرا خدا ما را آزمایش می کند؟/ سنت آزمایش در قرآن

سنت آزمایش و امتحان الهى از جمله سنن قطعى است که همواره در نظام آفرینش جارى است و همگان را به نوعى در بر مى گیرد و به شیوه هاى مختلف در صحنه زندگى انسان بروز مى نماید.


جام دینی: به گزارش شفقنا، عباّس مسلمی زاده، در نوشتاری به تحلیل سنت امتحان در قرآن پرداخته و نوشت: انسان موجودى اندیشمند و داراى استعداد است که با داشتن قدرت انتخاب مى

تواند راه حق یا باطل، صلاح یا فساد را آگاهانه انتخاب کند و خود را به سر حدّ کمال ارتقاء داده یا به ذلت و خوارى بکشاند.

 

از آنجا که خداوند متعال مى خواهد انسان ها به مرحله عالى از رشد و تکامل نایل آیند، مسأله آزمایش را بر سر راهشان قرار داده است؛ چرا که زندگى بدون رنج و رفاه، غم و شادى و فراز و نشیب،

چیزى جز زندگى حیوانات و بهایم نیست و هیچ رشد و بالندگى در آن وجود ندارد.

 

موفقیت ها و پیشرفت هایى که براى بعضى رخ داده، مولود همان فراز و نشیب هایى است که در زندگى آنان به وجود آمده و آنها را آبدیده کرده و در حقیقت، تکامل انسان نتیجه امتحانات و سختى

هایى است که خداوند براى او تقدیر مى نماید. آنچه در این نوشتار مى آید نگرشى است بر ابعاد مختلف این سنت قطعى الهى که امید است براى خوانندگان مفید واقع شود.

 

مفهوم آزمایش

در آیات قرآن با تعابیر مختلفى همچون: ابتلاء، امتحان، تمحیص، اختبار و فتنه، از سنت آزمایش سخن به میان آمده است.

«محص» و «فتنه» در اصل به معناى پاک و خالص کردن طلا مى باشد، که طلا را در آتش سوزان قرار مى دهند تا مواد زائدش از بین رفته و خالص و ناب گردد. [1] واژه هاى دیگر مانند:

«ابتلاء»، «اختبار» و «امتحان» نیز در معنایى نزدیک به معناى یاد شده استعمال شده اند.

 

ماده «محص» و «فتنه»، پس از استعمال در معناى لغوى یاد شده، در امتحان انسان استعمال شده اند؛ بدین معنا که انسان در بوته آزمایش قرار مى گیرد تا خبث باطنى افراد منافق ظاهر شود و

فضیلت و صفات پسندیده اشخاص مؤمن بروز نماید.


این معناى اصطلاحى در روایات معصومین(علیهم السلام) نیز مورد توجه قرار گرفته است. از حضرت رضا(علیه السلام) در ذیل آیه اول سوره مبارکه عنکبوت، نقل شده است که حضرت فرمودند:

«...امتحان مى شوند همان گونه که طلا در کوره، آزمایش مى شود. سپس فرمود: خالص و پاک مى شوند همچنان که آتش ناخالصى هاى طلا را از بین مى برد و آن را خالص

و ناب مى گرداند.»[2]

 

آزمایش در قرآن

همان طور که گذشت در قرآن کریم با تعابیر گوناگونى از آزمایش الهى سخن به میان آمده است. در این بخش، به بررسى برخى از آیات مرتبط با این تعابیر مى پردازیم:

 

1. فتنه:

قرآن کریم مى فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لاَ یُفْتَنُونَ...؛ [3] آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!

ما کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم ـ و اینها را نیز امتحان مى کنیم ـ باید علم خداوند در مورد کسانى که راست مى گویند و کسانى که دروغ مى گویند تحقق یابد.» این آیه ضمن اینکه بیان

مى دارد شما را آزمایش مى نماییم، تصریح مى کند که امت هاى قبل از شما و پیروان ادیان آسمانى گذشته را نیز آزموده ایم.

 

در فرازى دیگر آمده است: «أَوَ لاَ یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فِى کُلِّ عَام مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لاَ یَتُوبُونَ وَ لاَهُمْ یَذَّکَّرُونَ؛[4] آیا آنها ـ منافقین ـ نمى بینند که در هر سال یک یا دو بار آزمایش مى شوند؟ باز

توبه نمى کنند و متذکر نمى شوند.» گرچه شأن نزول این آیه درباره منافقان زمان پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) است، ولى نمى توان خطاب قرآن را منحصر به آنها دانست؛ بلکه همه مسلمانان

مورد خطاب این کلام الهى هستند.

 

2. بلاء:

قرآن کریم مى فرماید: « الَّذِى خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَوةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛ [5] خدایى که مرگ و زندگانى را آفرید تا شما بندگان را بیازماید که کدامیک نیکوکار است.»

همچنین در آیه اى دیگر مى خوانیم: «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الاَْرْضِ زِینَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً [6] ما آنچه را که روى زمین است، زینت آن قرار دادیم تا آنها را بیازمائیم که کدامین آنها بهتر

عمل مى کنند» از آنجایى که بناء خداوند، بر آزمایش بندگانش مى باشد، در این آیه مى فرماید جهان را به گونه پر زرق و برق ساختیم تا هر گوشه اى از آن دلها را به خود مشغول کرده و انگیزه ها و

آرزوهایى در دلهاى انسان ها بیافریند و در کشاکش این وابستگى ها است که میزان قدرت ایمان، نیروى اراده، معنویت و فضیلت انسان و چگونگى رفتار و کردار او به نمایش گذاشته مى شود.

 

3. امتحان:

امتحان، یکى دیگر از تعابیرى است که قرآن کریم در مورد آزمایش بندگان خدا به کار برده است: «إِنَّ الَّذِینَ یَغُضُّونَ أَصْوَ تَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم

مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛ [7] آنها که صداى خود را نزد رسول خدا کوتاه مى کنند، همان کسانى هستند که خداوند دلهایشان را براى تقوا خالص نموده و براى آنان آمرزش و پاداش عظیمى است.»

از جمله آزمایش هاى خداوند، حفظ ادب در محضر بزرگان دین است. آنان که ادب محضر را حفظ نمى کنند در عرصه امتحان سربلند بیرون نمى آیند; اما کسانى که زبان خویش را نگاه مى دارند و

سخن به نرمى و ملایمت مى گویند، نشانه پاکى دلهایشان از معصیت، و بهره مندى از آمرزش و پاداش الهى است.

 

فلسفه آزمایش

یکى از سؤالاتى که درباره آزمایش به ذهن آدمى مى آید، این است که آزمایش انسان ها توسط خداوند، چه سودى براى خداوند دارد. مگر خداوند متعال از حال و آینده ما آگاه نیست؟ مگر نمى داند

با قرار گرفتن در بوته آزمایش، راه حق یا باطل، سعادت یا شقاوت را انتخاب مى کنیم؟ پس او قادر است که هر کس را بدون امتحان، به همان مرتبه اى را که با آزمایش مستحق آن مى شود برساند.

اگر خداوند به همه چیز احاطه دارد و غیب آسمان و زمین را به خوبى مى داند، چرا بندگان خویش را امتحان مى کند؟ مگر چیزى بر او مخفى است تا به وسیله امتحان آشکار شود؟!

در پاسخ به این سؤال مهم باید گفت آزمایش الهى ریشه در پرورش و تربیت آدمى دارد. این سنت کلّى و دائمى پروردگار، براى شکوفا کردن استعدادهاى نهفته و در نتیجه پرورش دادن بندگان

مى باشد; همان گونه که فولاد را براى استحکام بیشتر در کوره مى گذارند تا آبدیده شود، انسان نیز تنها در کوره حوادث و مشکلات است که از زشتى ها پاک مى شود و مسیر رشد و کمال را مى

پیماید.

 

قرآن مجید نیز به این حقیقت تصریح نموده و فرموده: « وَلِیَبْتَلِىَ اللَّهُ مَا فِى صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحِّصَ مَا فِى قُلُوبِکُمْ؛[8 ] او آنچه را شما در سینه دارید مى آزماید تا دلهاى شما کاملاً خالص گردد.»

و در جاى دیگر فرمود: « لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ؛ [9] اینها همه به خاطر آن است که خداوند مى خواهد ناپاک را از پاک جدا سازد.»

 

حضرت امیرالمومنین على(علیه السلام)، در زمینه فلسفه امتحانات الهى مى فرماید: «و ان کان سبحانه اعلم بهم من انفسهم ولکن لتظهر الافعال التى بها یستحق الثواب و العقاب;

گرچه خداوند به روحیات بندگانش، از خودشان آگاهتر است، ولى آنها را امتحان مى کند تا کارهاى خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است، از آنها بروز کرده و ظاهر گردد.» [10]

 

به بیان دیگر، صفات درونى انسان به تنهائى نمى تواند معیارى براى ثواب و عقاب گردد، مگر آن زمانى که در لابلاى افعال انسان خودنمائى کند. خداوند بندگان را مى آزماید تا آنچه در درون دارند در

عمل آشکار کنند و استعدادهاى خود را به فعلیت برسانند و مستحق پاداش و کیفر او گردند. امتحان خدا براى آن است که کارهایى که معرّف روحیات و کمالات اوست و با آنها پاداش یا کیفر داده مى

شوند، ظاهر شود.

خوش بود گر محک تجربه آید به میان *** تا سیه روى شود هر که در او غش باشد

 

بعضى از افرادى که از فلسفه آزمایش بى اطلاع هستند و نتایج مثبت امتحان را درک نمى کنند و مى پندارند که دنیا جاى خوشگذرانى و عشرت است، و فقط براى فعالیت و تلاش و کسب و کار و

ثروت اندوزى آفریده شده اند و نباید گرفتار رنجها و سختى ها بشوند. از این رو، گمان مى کنند که سنت آزمایش و امتحان الهى، نوعى ظلم و ستم در حق بندگان است در حالى که خداوند عادل

مطلق است و در حق کسى ستم روا نمى دارد و با توجه به آنچه درباره فلسفه آزمایش بیان شد، دانسته مى شود که این عمل، عین عدالت و همسو با هدف خلقت انسان مى باشد.

 

 

1 . اصل المحص تخلیص الشىء ممّا فیه عیب یقال محصّتُ الذهب اذا اَزَلْتَ عَنهُ ما یشوُبُه.(المفردات: 464) اصل الفَتْن إدخال الذهب النار لتظهر جودته عن رداءَته.(المفردات: 371)

2 . اصول کافى (مترجَم) 2: 196.

3 . سوره عنکبوت، آیه 2.

4 . سوره توبه، آیه 126.

5 . سوره ملک، آیه 2.

6 . سوره کهف، آیه 7.

7 . سوره حجرات، آیه 3.

8 . سوره آل عمران، آیه 154.

9 . سوره انفال، آیه 37.

10 . نهج البلاغه، کلمات قصار، جمله 93.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.