خاکریز
خاکریز

خاکریز

خنده دار ترین مسئله، مسئله حقوق بشر است

سخنـگوی وزارت خارجه آمریـکا :

واشنگتـن بـرای رسیـدن بـه توافق با تهران، مسئله حقوق بشـر را فرامـوش نمی‌کنــد !

میدونید که جنـگ ویتنـام ، بمبـاران هیـروشیما و ناکازاکی ، کمک بـه صدام در جنایت در حق ملت مقتدر ومظلوم ایران، حمله بـه عراق و افغانستان و کشتن هزاران نفر بی گنـاه، درست کردن و حمایت گـروه های تروریستی و تکفیــری و . . . همه ش کار ایــران بـوده، مدیونید فکـر کنیــد آمریــکا این وسط کاره ای بــوده

افسران - خنده دار ترین مسئله، مسئله حقوق بشر است


حرکت قابل ستایش فرمانده نیروی زمینی ارتش

امیر پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در حال رفتن به جلسه ای فوری و باتوجه به نبود وقت احترام به شهدا را فراموش نکرده و با یک نظر به راست تا پایان بنای مزار شهدا به حالت احترام نظامیست.

دو کلام برادرانه با جانشین عزیز فرمانده حفاظت سپاه: ارتش و سپاه دو بال انقلابند



با یکی از دوستان وبلاگ نویس الان نشسته بودیم صحبت می‌کردیم، گفت تسنیم یه مطلبی از قول جانشین حفاظت سپاه گفته توجریان شهادت شهید صیاد،حفاظت اطلاعات ارتش مقصر بود!؟ تعجب کردم گفتم نکنه اونها ترورش کردن؟ رفتم مطلب رو سرچ کردم و پیداش کردم، دیدم ایشون یه سؤال ازش کردن که: "ما در طول سال‌های اخیر شاهد آن بوده‌ایم که برخی از فرمانده‌هان یا چهره‌های مشهور علمی یا نظامی نظیر شهید صیاد در معابر عمومی ترور شده‌اند، در هنگامه‌های اینچنینی انتقاداتی به حفاظت از این افراد صورت ‌گرفته، نظر شما در این باره چیست و آیا حفاظت از این افراد جزو وظایف مجموعه تحت مدیریت شما هم به حساب می‌آید؟" ایشونم اینطوری گفته که: مسئولیت حفاظت از کل شخصیت‌های نظام با ما نیست و وظایف اینچنینی تعریف شده است. هم سپاه مسئولیت بر عهده دارد هم نیروی انتظامی هم نیروهای مسلح، به عنوان مثال نیروهای مسلح مسئولیت حفاظت از جان فرمانده‌هان خود را بر عهده دارند، مسئولیت حفاظت از فرمانده ارتش را خود ارتش بر عهده دارد و مسئولیت حفاظت از فرماندهان نیروهایشان را خود آنها بر عهده دارند. شهید بزرگوار صیاد شیرازی هم جزو همین دایره است که حفاظت‌شان باید انجام می‌گرفت. هر کجا حفاظت از افراد کامل صورت گرفته است به هیچ عنوان عوامل دشمن نتوانسته‌اند حرکتی انجام دهند، به عنوان مثال شهید بزرگوار لاجوردی محافظ نداشته‌اند و به شهادت رسیده‌اند که البته عوامل ترور این شهید بزرگوار و والامقام هم دستگیر شدند. اما در انفجار دفتر حزب جمهوری از عامل نفوذی استفاده کردند و توانستند به هدف خود برسند و این کار توسط نزدیک‌ترین افراد به حزب جمهوری صورت گرفته است. شهید باهنر و شهید رجایی را هم عوامل نفوذی به شهادت رساندند." برادر بزرگوار ما یه فامیل دوری داریم که اتفاقاً از عزیزان حفاظت سپاه است و محافظ دکتر عباسی بود که ترور شد و الحمدلله به شهادت نرسید. ایشون می گفت شهید صیاد تو ستادکل جانشین بوده، خوب عزیز دل برادر به ارتش چه ربطی داشته اگر اشکالی بود به ستادکل باید می گفتید نه ارتش، ببخشیدا، یاد رفیقای بابام افتادم که از این حرفا می زدن، اما بابام به من می‌گفت از این حرفای بدون فکر نزن!، ارتش و سپاه دو تا بال انقلاب هستن، هر دو رو ما باید تقویت کنیم تا این پرنده خوب پرواز کنه و با قدرت اوج بگیره، یه بال قوی کنار یه بال ضعیف میشه یه پرنده علیل بدرد نخور، خلاصه که امروز یاد نصیحتای اون موقع بابام افتادم.

اذعان نظامی ارشد رژیم صهیونیستی به ناکارآمدی ارتش این رژیم

به نقل از پایگاه الشرق الاوسط، یک نظامی ارشد رژیم صهیونیستی درباره تبدیل ارتش این رژیم به ارتشی ناتوان هشدار داد و افزود: ارتشی که بنی گانتس رئیس ستاد مشترک ارتش با پایان دوره خود در فوریه2015 به رئیس جدید تحویل خواهد داد ارتشی ناکارآمد خواهد بود. - این نظامی صهیونیست افزود: ارتش در حال حاضر در پایین ترین سطح از نظر لیاقت و کاردانی قرار دارد و در آغاز سال 2015 ما به خط قرمز نزدیک می شویم. - نظامی رژیم صهیونیستی وضعیت ارتش این رژیم را ناو هواپیمابری که در جای خود می چرخد توصیف کرد.

ایران مهد دلیران ...


افسران - بدون شرح

ایران اسلامی سرزمینی است آسمانی و حسابش از زمینی‌ها جداست. ذره، ذره‌ی خاکش با غرور و غیرت درآمیخته، شن‌های کویرش هم، لشکر خدا است، در چنین سرزمینی با وجود ارتش ولایی هر تیری که به سوی ملت ایران رها شود، بی اثر که نه، به سوی خودشان کمانه خواهد کرد.

از عدالت الهی سخن می گوید




و برای گرسنگی کودکان آفریقا دعا میکند

و از عدالت الهی سخن می گوید !!!

رژه بسیجی های ارتشی باعث خنده روحانی شد، اصن یه وضی!



داشتم رژه ارتش رو تماشا می کردم که دیدم دارن یگان های بسیجی ارتش، یا همون فرزندان بسیجی ارتشیا رو نشون می دن که از جلوی جایگاه رژه می رن، خیلی برام جالب بود بسیجی هایی که به واسطه پدران نظامیشون از صلابت خاصی برخوردار بودن. این کوچولو که رژه رفت، حالت افرادی که توی جایگاه بودن دیگه از حالت خشک نظامیش بیرون اومد و نظم جایگاه همراه با شادی و خنده بهم خورد! نگاه کنید روحانی داره میخنده، صفوی داره درگوشی و با خنده از ابتکار ارتش میگه، فیروز آبادی داره با لبخند احترام می زاره، وزیر دفاع و اون ارتشی که پشت سر روحانی وایساده هم دارن می خندن، فقط فرمانده ارتش هست که نظمش رو حفظ کرده، تلویزون وابسته های نظامی یا همون جاسوسای رسمی کشورهای خارجی رو هم نشون داد که وقتی اینا رو دیدن انگار بمب اتم دیدن!، همه داشتن یه چیزایی یادداشت می کردن، اصن یه وضی!

خاطرات رهبر انقلاب از شهید سپهبد علی صیاد شیرازی

پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR در آستانه سالروز شهادت امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی، گزیده ای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره این شهید بزرگوار را منتشر کرد:

  ادامه مطلب ...

احیاء روز ملی فناوری هسته‌ای با تدبیر رهبری

20 فروردین روز ملی فناوری هسته ای به تدبیر آغاز ثبت نام یارانه ها در سکوت کامل بود که ناگهان سکان دار انقلاب این بی تدبیری را شکست. وقتی سخنان حضرت آقا را شنیدم خوشحال شدم، انگار که دنیا رو به من داده باشن، یبار دیگه صدای غیرت علوی، بصیرت فاطمی و عزت حسینی بگوشم رسید، آرامش گرفتم. خیلی منتظر بودم که سایرین هم حرفی بزنن ولی بجز دکتر صالحی و دکتر جلیلی هیچ صدایی نشنیدم. بگذریم صحبت های سکاندار کشتی انقلاب رو اینجا بخونید: لینک سخنان حضرت آقا

حذف آمریکا با رای نیروی دریایی ارتش ایران

معاون هماهنگ کننده نداجا گفت: رای منفی ایران برای حذف ایالات متحده به عنوان ناظر و پافشاری ما علیرغم فشارهای موجود منجر به حذف ایالات متحده شد تا نتوانند در نشست آتی همایش اقیانوس هند شرکت داشته باشند.

 

 

متلاشی تیم ترور توسط اطلاعات سپاه

برابر گزارش واصله و در پی دریافت اطلاعاتی مبنی بر اقدام سرویس‌های جاسوسی وابسته به بیگانگان مبنی بر سازماندهی و اعزام یک تیم عملیاتی برای اقدامات تروریستی و خرابکارانه در ایران، با الطاف و عنایات الهی و عملیات پیچیده اطلاعاتی و شناسایی، رصد و کنترل اعضای تیم مذکور در خارج از مرزها، پس از ورود آنان به کشور در روزهای آغاز سال جدید، نیروهای اطلاعاتی سپاه ولی عصر(عج) استان خوزستان در عملیاتی سریع آنها را غافلگیر و دستگیر کردند.

، تروریست‌ها دست گیر شده در چارچوب یک پروژه عملیات روانی با هدف بمب‌گذاری و خرابکاری در برخی اماکن و مقرهای حساس، شناسایی، ترور و ایجاد فضای رعب و وحشت و ناامنی در جامعه، تحت چتر حمایتی سرویس‌های جاسوسی دشمنان ملت ایران وارد کشور شده بودند.

محموله‌های آماده انفجار، بمب‌های چسبان و کنار جاده‌ای، تلفن همراه و سامانه‌های ارتباطی مجهز به رمز‌نگاری در فضای مجازی و اینترنت از جمله تجهیزات به دست آمده از دستگیرشدگان است.

بازداشت‌شدگان در اظهارات اولیه خود به ارتباط و سازماندهی هسته تروریستی توسط سرویس‌های جاسوسی تحت حمایت دشمنان فرامنطقه‌ای اعتراف کرده‌اند. وهمکاران داخلی خود لو دادند

حلال‌مان کن گروهبان ....

: یکشنبه شب درست در دقایقی که بارسا و رئال آماده استارت زدن یکی از تماشایی‌ترین دوئل‌های قرن می‌شدند، خبری در ایران سینه به سینه و صفحه به صفحه می‌چرخید که بند دل را پاره می‌کرد:

 


گروهبان جمشید دانایی‌فر توسط گروهک تروریستی و خرابکار جیش‌الشیطان کشته شد چقدر دوست داشتیم خبر دروغ باشد...

 

 شایعه‌ای از جنس همان هزلیات اینترنتی، همان‌ها که از سر تفریح یک روز خبر مرگ فلان هنرپیشه را می‌دهند و روزی دیگر از ازدواج این ستاره کاغذی با آن سوپراستار الکی حکایت می‌کنند. به اینجا که رسید اما، انگار فیس‌بوک هم شد منبع موثق. انگار درست همان لحظه‌ای که مسی و رفقا از پله‌های چارتر شیک بارسا پایین می‌آمدند، مرزبان بی‌پناه ایرانی از سکویی دیگر بالا می‌رفت تا مرگ را غریبانه در غربت به آغوش بکشد.

حلال‌مان کن گروهبان! باور کن دست‌های‌مان خالی بود. دیری‌است که برای جماعت گرفتار در خاک خودمان هم کاری از پیش نبرده‌ایم، چه برسد به تو و دوستانت که آن سوی مرز در اسارت جهل بودید. همه آنچه در توان‌مان بود را به کار بستیم، اما این جهد چند صد هزار نفری با آن اینترنت زغالی و این سامانه پیام کوتاه به جایی نرسید که نرسید.

انگار جای چیزی خالی بود؛ چیزی شبیه یک عزم دیپلماتیک، یک اراده ملی که به جای لب‌تاپ و کامپیوتر، از پشت میز مسوولان به جوشش دربیاید.  آخرین رمق این پیامک‌ها شاید بالا بردن ستون‌های رنگارنگی باشد که نقش هیزم کری‌خوانی برای تیفوسی‌ها را بازی می‌کنند. آزاد کردن اسیر، ماموریت سختی بود برای این صفر نهصد و فلان‌ها...

حلال‌مان کن گروهبان! زورمان نرسید. چشم دوخته بودیم به دست آنها که سالانه میلیون‌ها دلار صرف برپایی سمینار و راه‌اندازی کنفرانس و تولید فیلم و سریال‌های سیاسی می‌کنند تا شاید سر سوزنی از این سیل اسکناس را پای نگهبانان مرز بریزند، اما ظاهرا خود عبث بود آنچه می‌پنداشتیم. سخت است که صورت نوزادت را نبینی و بروی، می‌دانیم. سخت است که از ته دلت بخواهی و نتوانی، بدان.

این یک معامله یکطرفه بود؛ تو برای مرز جانت را گذاشتی و مرز برای تو هیچ. دریغ از یک پیغام تسلیت خشک و خالی. اس‌ام‌اس تبریک سال نوی روحانی رسید، اما خبری از شراکت در غصه‌های نوروزی خانواده تو نبود. کاش کشتن اسیر، کشتی آزاد بود تا پیام‌ها نوبت به نوبت از راه برسند. حلال‌مان کن گروهبان ...

 

 


کفش های اعیانی یک رهبر...

در عجبم از رهبری که می گویند 95 میلیارد دلار دارایی دارد، کلکسیون های رنگ و وارنگ از هر نوع دارد، 170 عصای آنتیک دسته طلا دارد، بجای نان و پنیر در صبحانه اش خاویار رشت دارد، بجای بیت چندین و چند ویلا در شمال دارد، عباهایی به قیمت 400 هزار دلار دارد، هواپیمای 330 برای جابجایی اسب هایش دارد، باغ ملک آباد به مساحت 10 هزار متر در مشهد دارد، کمیسیون 5 سنتی از یک میلیون و نهصد هزار بشکه نفت دارد، پس نمی دانم این چه کفش های پینه بسته ایست که او به پا دارد؟؟؟؟

!!!!! هان فهمیدم او نام و نشانی از علی (ع) دارد، میلیون ها فدایی و جان ناقابل دارد، خانه اش بجای فرش، موکت و نقشی از عرش دارد، در دل هر ایرانی باغیرت جای دارد، همچون شهدا چفیه ای بر گردن دارد، همچون جانبازان دستی ز یادگار از دشمن دارد، صدها هزار خاطره از جبهه و زندان دارد، راستی یادم رفت او کفش هایی پینه بسته همچون امیرالمؤمنین علی (ع) دارد...

برای حفظ فرهنگ باید از «شاهرگ» گذشت

«علی خلیلی» تو نخستین کسی بودی که با شهادتت در سال جدید امر سیدعلی در رابطه با فرهنگ را عملی ساختی؛ آری! فرهنگ نیز خون می‌خواهد، برای زدودن باطل باید شاهرگ را نیز داد، باید مبارزه کرد.

خبرگزاری فارس: برای حفظ فرهنگ باید از «شاهرگ» گذشت

 از ابتدای شنیدن خبر ضرب و شتم شهید خلیلی توسط اراذل، کم وبیش پیگیر قضیه از رسانه‌ها و دوستانی که می‌دانستم شاید اطلاعی از وضعیت این بزرگوار دارند، بودم تا چند شب بیش که گزارشی از او در تلویزیون پخش شد و او حتی یک کلام هم سخنی نگفت.

جالب بود برایم که او چرا تن به مصاحبه نداد و فقط چند دقیقه‌ای با لبخند بر لب دوربین‌ها را نگاه کرد از این نوع برخورد او فهمیدم که علی ایحال او مظلوم است از یک سو سرزنش احتمالی برخی از دوستان و آشنایان را باید تحمل کند که احیاناً عمل او را تند روی یا دخالت بیجا می‌دانستند و از طرفی هم نفهمی و نادانی عده‌ای مثلاً مسئول را باید ببینند که نه فهم نسبت به ماهیت کار او دارند و نه دغدغه و اعتقادی به اصل قصه و فقط و فقط می‌شنوند که چنین اتفاقاتی در این کشور رخ می‌دهد؛ باز به غیرت بعضی آقایان که عیادتی هر چند کم و کوتاه لکن با اعتقاد و باور از این شهید عزیز به جا آوردند.

حرف این است که برادر شهیدم، در ساعاتی که پیکر مطهر تو بر دستان هم سنگرانت در حال مشایعت به سوی آسمان بود تو عزیز شده‌ای و راه تو که شاید تا بیش از این باریکه‌ای بیش نبود! به برکت خون تو اینک وسعتی به اندازه پهنای مقام شامخ تو پیدا کرده که انشاالله اسباب برکت و حرکت حزب الله عزیز را برای تحقق جریان اصلاح جامعه و مقوله امر به معروف فراهم آورد.

شاید تو نخستین کسی بودی که امر حضرت سید علی را در رابطه با امسال که تأکید بر فرهنگ کردند را با شهادتت عملی ساختی، آری فرهنگ نیز خون می‌خواهد، برای زدودن باطل باید شاهرگ را نیز داد باید مبارزه کرد و مبارزه کرد و تو این مهم را انجام دادی چرا که به قول خودت دفاع از ناموس شیعه کردی و در ایامی که بزرگ ناموس شیعه در بستر جراحات ناشی از جفای به ظاهر مسلمانان، رنجور هستند پرکشیدی و این نیز حقانیت راه تو را بیشتر نمایان می‌کند.

عزیز برادر تو و سایر دوستانت همچون «جمشید دانایی‌فر» عزیز که او هم داغی بر دل ما نهاد، امروز خون خود را به پای این انقلاب دادید تا آقایان مذاکره کنند و نهایتاً هیچ چیز تغییر نکند که دشمنی دشمن از قبل بیشتر شود.

بگذریم بنا ندارم حرف نامربوط بزنم ولی چنان آشوبی در وجودم مستور است که اساساً بر نمی‌تابم که چنین مسئولین بی‌دغدغه و بی‌اعتقادی آرام آرام از کنار این مسائل بگذرند.

مطالبه خون این عزیزان نباید فراموش شود...

نه «علی»  و نه «جمشید» و نه سایر عزیزان...

سازماندهی ترور آمرین به معروف و ناهیان از منکر!



تو تعطیلات عید بود که شنیدم یکی از بچه های محله ازگل، شهید علی خلیلی، به خاطر امر به معروف و نهی از منکر به شهادت رسیده!؟ دیروز هم رفته بودم سمت ستارخان مهمانی، موقع نماز جماعت شد رفتم مسجد محل، دیدم اعلامیه ای نصب شده که از شهادت شهید بزرگوار دیگری، شهید مسعود مددخانی، خبر می داد که امروزم تشییع جنازش هست. ایشون هم شهید امر به معروف و نهی از منکره!؟ چند وقت پیش بود که چندتا خانوم به خاطر امر به معروف و نهی از منکر کتک خوردن! ولی تا این حدش قابل قبول، اما کشتن به خاطر امر به معروف و نهی از منکر، مثل ترور دانشمندان هسته ای کشورمون به نظرم سازمان دهی شدست. یعنی حتی ممکنه خانومی که براش جلوی این افراد ایجاد مزاحمت می کنن هم با همون افراد شرور هم دست باشه و این شهدای بزرگوارهم نشون شده باشن تا ترور بشن؟ می خوام بیشتر حرف بزنم ولی خودتون بهتر می دونید، بگذریم. فقط می گم، سال، ساله فرهنگه، حواسمون باشه!

چرا اقتصاد و فرهنگ؟ چرا عزم ملی و مدیریت جهادی؟



سال ۱۳۹۳ در میانه یک دوره ی ۶ ماهه آزمایشی توافق هسته ای آغاز شد و همانطوری که پیش بینی می شد با زیاده خواهی های طرف مقابل چه در مسائل هسته ای و چه در به وسط کشاندن مسائل متفرقه و بهانه های جدید و قدیم و حتی عدم پایبندی طرف غربی به مفاد همان توافق، رسیدن به توافق جامع بعید به نظر می رسد و به احتمال قریب به یقین، بساط تحریم ها همچنان برقرار خواهد بود و در این شرایط درک حساسیت مسئله بسیار حیاتی است، از یک سو اگر در برابر تحریم ها قوی تر باشیم، ابزار ما در مذاکرات برنده تر خواهد بود و از سوی دیگر اگر مذاکرات هم به نتیجه نرسید، عملاً با خنثی کردن تحریم ها می توان مهر بی فایده بودن تحریم ها را بر این پرونده محنوس زد و در آن موقع، طرف مقابل تنها متضرر تحریم ها بوده و اوست که باید منت کشی کند.

وزیر محترم امور خارجه، به قطب نما نگاه کن!



زمانی که اشتون در تهران به دیدار مرتبطین فتنه 88 می‌رود، یعنی اینکه، امنیت ملی ما رو نشانه رفته، به استقلال، تمامیت ارضی و حق حاکمیتی ملت ایران دهن کجی کرده!؟

ولی جالبه، در مقابل این خطای فاحش، دولت محترم تدبیر و امید، کاملاً سکوت کرده!؟ البته سران سایر قوا سخنان تندی داشته‌اند ولی بنا به سوابق فقط حرف است!؟ تهدید این قوا را بنا به سابقه این جور تعبیر می کنم که «اگر یکبار دیگر تکرار کنی! با این بار می‌شود دوبار!!؟؟» خلاصه که دولت را اینجوری بدجور کشتند!

از مزاح با مسؤلین محترم که بگذریم، یک عرض برادرانه خدمت وزیر محترم امور خارجه دارم. سال 90، رهبری  در دانشگاه افسری امام علی علیه السلام، راهبردی را مشخص کردند. فرمودند: «ما ملتى نیستیم که بنشینیم تماشا کنیم قدرتهاى پوشالىِ مادى که از درون کرم‌خورده و موریانه‌خورده‌اند، ملت استوار و پولادین ایران را تهدید کنند. ما در مقابل تهدید، تهدید میکنیم.»

برادر من، سرور من، وزیر امور خارجه دولت تدبیر و امید، شما هم خوب یک کاری بکن! 

شما هم با محکومین امنیتی امریکا و دول غربی، جایی که سفارت خانه داری در سفارت خودمان و جایی هم که سفارت ندارید، در سفارت کشورهای دوست، مثل ونزوئلا تو آمریکا، قرار ملاقات بگذارید و چهره واقعی ضد انسانی غرب رو فاش کنید. از ایران دفاع کنید. فیلم «چ» رو دیدی؟ بایستی پاسخگوی‌ صدها هزار شهید مثل شهدای پرپر شده ماجرای پاوه باشید! شما هم مثل من جبهه نرفتی با این فرق که من حداقل بمباران تهران را درک کردم ولی شما نیویورکی بودی! حواستون باشه!؟ فرش قرمز شما، خون شهدا است! ببینید پاتونو کجا می‌ذارین!

نقدک فیلم چ حاتمی کیا


امروز رفتم سینما تا «چ» را تماشا کنم. فیلم خیلی زیبایی بود که توانست بخشی از تاریخ توطئه تجزیه ایران زمین را به تصویر بکشد. ماجرای حضور شهید چمران در شکست حصر پاوه توسط ضدانقلاب، جلوه های ویژه بسیار خوبی داشت. به ویژه صحنه سقوط بالگرد حامل جانبازان که دلخراشی آن خاطره را کاملاً منتقل کرده است. صحنه‌های رزم آن نیز بسیار جذاب بود و مخاطبان بدون احساس نسبت به تاریخ ایران را هم جذب خود می‌کند. به عبارتی فیلمی است با توانایی صدور بخش بسیار کوچکی از گفتمان خمینی کبیر، ولی این فیلم با تمام خوبی‌هایش چند ایراد کوچولو هم دارد که عرض می کنم:

1- در داستان پردازی، در حق ارتش، شهید بزرگوار فلاحی و هوانیروز ظلم شد.

2- زمانی که شهید چمران کوچه پس کوچه های پاوه را نظاره می کند، بیننده در و پنجره‌های آلومینیومی را می بیند!؟ ولی در فضای سال 1358 پاوه در و پنجره ها چوبی و حداکثر آهنی بودند.

3- درجه شهید فلاحی اشکال داشت. در ارتش نوک ستاره‌ها روی دوش بسمت سر است ولی در درجه این شهید بزرگوار فقط یکی از آنها درست نصب شده است.

4- داخل شهر تیر برق‌های سیمانی دیده می‌شد! سال 58 اغلب تیربرق‌های تهران هم چوبی بود چه برسد به پاوه.

5- احترام نظامی شهید فلاحی و نظامی دیگر در دو جای جدا گانه است که هر دو غلط است، در یکی شاهد فقدان علائم نظامی و لباس نظامی باادای احترام نظامی هستیم! و در دیگری احترام فرمانده نیرو زمینی به شهید چمران است که در این احترام هم شکل دست صحیح نیست.

6- بینی پرستار پاوه ای در سال 1358 عمل زیبایی شده!!!؟

و بقیشو بگذریم، کوچک و بزرگند ولی اگر نبودند خیلی بهتر بود.